اصلا در آن ليست کذايي نامي از اين روزنامه يا کلا خبرگزاري مربوطه وجود نداشت!اين روزنامه درست در زمانيکه ملي پوشان رسانه ها را تحريم کرده بودند اسپانسر برنامه نود شده بود! روزهاي که يک خبر ورزشي براي مخاطبينش جايزه پنج ميليوني در هر هفته گذاشته بود و اينطوري مي خواستند از کاهش درصدي از فروشش به علت تحريم شدن رسانه ها توسط ملي پوشان کم کرده باشند!خلاصه اينکه اين يکي از کمک هاي عادل و برنامه نود به اين روزنامه هميشه منتقد و مثلا عدالت محور بوده،لذا در اين بده بستانها و حمايتنهاي کورکورانه حالا خبر ورزشي در حمايت از عادل و برادرش و با رو شدن ارتباط داشتن آنها با آوردن بازيکنان دو رگه به فوتبال ايران در صدد جبران و حمايت از آنها با پيش کشيدن خريد دروازه بان استراليايي مي خواهند جو مورد نظر را به سود خودشان بکنند!
وقتي نويسندگان خبر ورزشي از قلعه نويي انتقاد مي کنند که چرا اين دروازه بان را به عنوان ذخيره رحمتي به استقلال آورده در حاليکه همه مي دانسته اند رحمتي در تمام ديدارها فيکس خواهد بود و به بازي نمي رسد و يا از امير قلعه نويي بابت حمايت از دروازه بان اول تيمش انتقاداتي مي کنند، آيا نبايد به مغرض بودن آنها شک کنيم؟آيا امير قلعه نويي از دروازه باني که بيش از 17 بازي در ليگ برتر دروازه اش را بسته نگه داشته ويا در بازيهاي جام حذفي در طي دو سال اخير هيچ گلي دريافت نکرده و اگر به اميد خدا در ديدار با سپاهان نيز گلي را دريافت نکند و به فينال برسد يکي از رکوردهاي افسانه اي ايران خواهد زد و يا دروازه باني که مقابل پنج تيم ليگ برتري در دو بازي رفت برگشت گل نخورده و اين تعداد تيمها به 9 تيم هم مي تواند برسد_يعني نيمي از تيمهاي ليگ برتري در ليگ دوازدهم نتوانستند در دو بازي رفت و برگشت به رحمتي و استقلال گل بزنند_نبايد تعريف مي کرده و مورد حمايت همه جانبه خود قرار مي داده!؟اصولا در بين روزنامه نگارها آيا حمايت مربي از بازيکنش حتما پشت پرده اي دارد؟آيا به قول اين روزنامه قلعه نويي از حمايت کردن سيد مهدي رحمتي و جبهه اي که در مقابل تصميم کروش بابت عدم دعوت و يا مذاکره با دروازه بان تيمش داشته،حتما پشت پرده اي در آن وجود داشته و قلعه نويي براي منافع خودش اين تعريف و تمجيد ها را از سيد مهدي رحمتي کرده است؟آيا نبش قبر موضوعي که اصلا در زمان خودش هم انتقادي بر آن جايز نبوده و خريد اين دروازه بان و سپس فسخ قرار داد با وي يک امر طبيعي در فوتبال ايران بوده،مغرضانه پرداختن به موضوعات اخير توسط اين روزنامه را ثابت نمي کند؟آيا جنجالي که با کار کردن مصاحبه پر سر و صداي جباري درست دو،سه روز قبل از يک بازي آسيايي که موجب کنار گذاشتن وي از ترکيب استقلال توسط قلعه نويي شد،پشت پرده اي نداشته است؟يا جنجالهاي که قبل از دربي جام حذفي در زمان سرمربيگري پرويز مظلومي به جهت کم دانستن ميزان محروميت مجتبي جباري بخاطر مصاحبه اي که بر عليه باشگاه و سرمربي تيمش داشته بود،که انتظار داشتند پرويز مظلومي از وي مقابل پرسپوليس استفاده نکند،_که اتفاقا مجتبي در اين بازي 2 گل از سه گل تيمش را در آن ده دقيقه معروف ما آبيها به ثمر رساند و ضمن بازي درخشاني که ارائه کرد، خاطره زيبايي نيز از خود در تاريخ دربي ها به جاي گذاشت_نمي تواند دليلي باشد بر اثبات غرض ورزي اين رسانه خاص!؟
آيا عدم مصاحبه فرهاد مجيدي در طي يکي دو هفته اخير با رسانه ها و يا مصاحبه اي که در آن عنوان کرده بود اگربعضي رسانه ها اجازه بدهند دراستقلال همه چيز بر سر جاي خودش است و آرامش خوبي در تيم حکم فرما است،منظورش با اين روزنامه و خبرگزاري مربوطه اش نبوده است؟
آيا بين مجري شدن سردبير روزنامه خبرورزشي _علي جوادي در شبکه پنج وبا برنامه ورزشي به نام زاويه_با ديگر مجري ورزشي صدا و سيما عادل فردوسي پور مي تواند ارتباط هاي در پشت پرده وجود داشته باشد!؟
آيا نام آن خبرنگاري که گفته بود،بايد ببينيم پشت پرده بازگشت و انتقال فرهاد مجيدي به استقلال چي بوده، و باعث ناراحتي مجيدي شده بود؛عادل فردوسي پور نمي باشد؟
نتيجه:حتي اگر تمامي مواردي که در بالا اشاره شده به اشتباه تجزيه و تحليل شده باشد و در تمامي موارد حق با رسانه ها بوده و قلعه نويي در هيچ کدام از آنها حقي نداشته است،يک موضوع را نمي توانيم ناديده بگيريم،امير قلعه نويي و تيمش در اين فصل با مشکلات بسياري مواجه شده اند.از مشکلات مالي گرفته تا قهر بازيکنان خارجي،مرحوم شدن مادر سرمربي تيم،تمرين ندادن 20 روزه تيم توسط قلعه نويي به دليل فوت مادر و عمل جراحي پا و.... تا مبارزه با حاشيه ها و انتقادات درست و بعضا نادرست که برخي از آنها صرفا جهت مشکل داشتن با شخص قلعه نويي رقم خورده است،با تمام اين مشکلات و اتفاقات استقلال با سرمربي پر افتخارش در صدر جدول رقابتهاي ليگ دوازدهم ايستاده و احتمال قهرمان شدنش نسبت به ساير مدعيان خيلي بيشتر مي باشد.لذا طرفداران استقلال بايد با تمام قضاوتهاي که شده و داوري هاي که مي کنند،با هر گونه عقيده و نظري نسبت به علاقه منديشان به تيم محبوبشان بايد از قلعه نويي و استقلال حمايت کنند.اينکه آيا قلعه نويي داراي همان صفاتي هست که بعضا در موردش گفته ميشود يا خير؛اگر تيمشان را دوست دارند بايد حمايت بي چون چراي داشته باشند.قلعه نويي هر شخصيتي داشته باشد،به دنبال کسب افتخار و قهرماني و موفقيت با استقلال است.حتي اگر براي امير منافع شخصي منافع باشگاه اهميت داشته باشد و در پي اضافه تر کردن افتخارات قهرمانيش باشد،بازهم چون به تيم محبوب ما ارتباط مستقيمي پيدا مي کند،بايد از وي و بازيکنانش حمايت قاطعي صورت بگيرد.همچنين بايد به اصحاب رسانه و بخصوص روزنامه مذکر بگوييم که امير قلعه نويي دنبال اهدافي هست در بالا اشاره شده،اما نمي دانيم شما دنبال چه چيزي هستيد که هر دفعه تو کار يکي از بزرگان ورزش و فوتبال هستيد!؟
نظرات شما عزیزان:
|